ازدواج خوب؛ سه قفل، سه كليد،




















Blog . Profile . Archive . Email  


اتحدوا

اسلام

 

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

ازدواج خوب؛ سه قفل، سه كليد،

مقدمه‏

جوانى كه در سنّ ازدواج است، سه پرسش‏ (قفل‏) اصلى پيشِ روى خود مى‏بيند:

قفل 1: «چرا ازدواج كنم؟» (فلسفه‏ ازدواج چيست؟ ازدواج چه‏ فايده‏ها و آثارى‏ دارد؟)

قفل 2: «با چه كسى‏ ازدواج كنم؟» (در انتخاب همسر، چه‏ معيارها و خصوصياتى را در نظر بگيرم؟)

قفل 3: پس‏ از ازدواج، چگونه زندگى‏مان را به‏خوبى‏ به‏پيش ببريم؟ (چه تلاشى براى‏ استمرارِ زندگىِ خوب با همسر بايد كرد؟)

هر كس‏ كليدهاى بازكردنِ اين سه قفل‏ را داشته باشد، مى‏تواند بر شكل‏دهىِ يك‏

زندگى مشترك و صفابخشى به آن، موفق شود.

اين نوشتار برآن است تا سه كليد براى اين‏ سه قفل‏ ارائه دهد:

قفل 1. «چرا ازدواج كنم؟» (فلسفه ازدواج چيست؟ ازدواج چه فايده‏ها و آثارى دارد؟)

كليد 1. «ازدواج را به تأخير نيندازيد.»

1- 1 فلسفه ازدواج چيست؟

ازدواج حادثه شيرين و تحول به‏يادماندنى‏ دوران جوانى شماست. با ازدواج، صفا و محبت و شيدايى مى‏شكفد و حياتى سبز و همراه با مسرّتِ معنوى و لذت‏هاى سالم، آغاز مى‏شود. آدمى چنان آفريده شده است كه به‏طور فطرى‏ و طبيعى، به‏سوى ازدواج و سامان‏دادن خانواده، رهنمون مى‏شود. سخن كوتاه و صريح پيامبر (ص) را جدى بگيريد: «اى گروه جوانان، ازدواج كنيد.»

عشق، مصاحبت و دستيابى به انتظارات را سه انگيزه‏ مهم ازدواج شمرده‏اند و نيز نقل كرده‏اند كه «هيچ بنيادى در اسلام، نزد خداوند، محبوب‏تر از ازدواج نيست.»

كسانى كه تن به ازدواج نمى‏دهند و از اين سنّت الهى سرپيچى مى‏كنند، نوعى‏ خامى‏ در وجودشان باقى مى‏ماند و بسيارى از ابعادِ وجودى‏شان شكوفا نمى‏شود؛ به‏گفته استاد مطهرى: «نوعى‏ پختگى‏ هست كه جز در پرتوِ ازدواج پيدا نمى‏شود.» ازدواج را تأخير نيندازيد و به‏هنگام، دست‏به‏كار شويد؛ زيرا، اولين مرحله خروج از خودِ طبيعى فردى و توسعه‏پيداكردنِ شخصيت‏ انسان، ازدواج است و كسانى‏كه اين دوران را نگذرانند، تا پايانِ عمر درجه‏اى از نابالغى را به‏همراه خواهند داشت.

ازدواج كنيد؛ زيرا رسول خدا (ص) همواره مى‏فرمودند: «هر كه دوست دارد از سنّت‏ من پيروى كند، به ازدواج روى آورَد؛ زيرا، ازدواج [بخشى‏] از سنّت من است.» همچنين، در سخنان ايشان، از گشوده‏شدن‏ درهاى رحمت آسمانى و وزش نسيم احسان و فيض الهى، به‏هنگام ازدواج، خبر آمده است. بى‏ترديد، كامل‏شدن دين‏ فرد را مى‏توان جلوه‏اى از لطف خدا دانست. هيچ‏يك از ياران رسول خدا (ص) ازدواج نمى‏كرد، مگر اينكه حضرت درباره‏اش‏مى‏فرمود: «دينش كامل شد.»

2- 1 ازدواج چه فايده‏ها و آثارى دارد؟

تمايل مرد و زن جوان به يكديگر، واقعيتى درونى است و آن دو، در پرتو ازدواج، آثار و فوايدى متعدد به‏دست مى‏آورند. برخى از آن‏ها عبارت‏اند از:

1- 2- 1 آرامش روح و روان‏

آرامش دُرّى گران‏بها براى آدمى است و او هماره، در پِى كسب آرامش و افزايشِ رضايت از زندگى است. پيامبر اكرم (ص) بهترين زينت آدمى را آرامشِ‏ همراه با ايمان‏ مى‏دانستند: «احْسَنُ زِينَه الرّجُلِ السّكينَه مَعَ الإيمانِ.» «2»

ازدواج در زمره بهترين و سالم‏ترين شيوه‏هاى به‏چنگ‏آورىِ آرامش است. آرامش روح و روان، در پناه ازدواجى موفق تحقق مى‏يابد و اين احساس، زمينه رشد جوان را براى دستيابى‏به فضيلت‏هاى انسانى، فراهم مى‏آورد؛ آن‏گونه كه پروردگار مهربان مى‏فرمايد: «از نشانه‏هاى او اينكه از [نوع‏] خودتان، همسرانى براى شما آفريد؛ تا بدان‏ها آرام گيريد و ميانتان دوستى و رحمت نهاد. آرى، در اين [نعمت‏]، براى مردمى كه مى‏انديشند، قطعاً نشانه‏هايى است.» علامه‏طباطبايى (ره) در تفسير اين آيه مى‏گويد: «هر يك از زن و مرد، در حدّ خود و فى‏نفسه، ناقص و محتاج به طرف ديگر است و از مجموعِ آن دو، واحدى تام و تمام درست مى‏شود و به‏سبب همين نقص و احتياج‏ است كه هر يك، به‏سوى ديگرى حركت مى‏كند و چون بدان رسيد، آرامش و سكونت مى‏يابد؛ زيرا هر ناقصى، مشتاق به كمال است و هر محتاجى، مايل به زوال حاجت و فقر خويش.»

همسر مى‏تواند براى انسان‏ آرامش‏آفرين‏ باشد و اين آرامش فردى، آرامش اجتماعى را در پِى دارد. بى‏شك، نتيجه چنين رضايتى از زندگى و آرامش، فزونىِ مروّت و نيكىِ سيرت است. پيامبر (ص) مى‏فرمايند: «پسران و دختران مجرّد خود را همسر دهيد تا خداوند، مروّتشان‏را افزون و سيرتشان را نيكو كند.»

2- 2- 1 ارضاى تمايلات جنسى‏

ازدواج‏ وسيله‏ اى پاك‏ و كامل‏ براى ارضاى تمايل جنسى و پديده‏اى سازنده براى درامان‏ماندن از آلودگى‏هاى جنسىِ خلاف عقل است. رسول خدا (ص) مى‏فرمايند: «ازدواج بهترين وسيله براى نفىِ نگاه شهوانى، عفت جنسى، پاك‏دامنى و شرافت انسانى است.»

براى نفوذ شيطان‏، مسائل جنسى و شهوانى يكى از راه‏هاى آسان است كه گاهى در پوشش ارتباط دوستانه، بين پسر و دختر، جوان را در ورطه هرزگى و فساد مى‏اندازد؛ اما جوان در پرتو مهر همسر خود، اين راه نفوذ را مسدود مى‏كند.

رسول خدا (ص) ضمن توصيه به ازدواج و نهى جوان از ارتباطهاى‏ نامشروع‏ مى‏فرمايند: «هر جوانى كه در ابتداى جوانى‏اش ازدواج كند، با اين كار نيك خود، ناله ابليس را در مى‏آورد؛ چنان‏كه او فرياد مى‏كشد:" واى بر من! واى بر من! اين جوان‏ دو سومِ‏ دين و آيينش را از

گزند من در امان نگه داشت و خود را بيمه‏ كرد." ...» آنگاه، رسول خدا (ص) اين‏گونه سفارش فرمودند: «... پس لازم است در يك‏سومِ باقى‏مانده، خويشتن‏دار باشد.»

زوج جوان به دليل مصونيت از آلودگى‏ها و انحراف‏هاى شهوانى، جايگاه والايى نزد خداوند (عز) دارند؛ تاجايى‏كه «خوابشان برتر از انسان مجردى است كه روزها روزه دارد و شب‏ها به‏سببِ عبادت، بيدار مى‏ماند.» پيامبر رحمت (ص) عبادت پسر و دخترِ ازدواج‏كرده را برتر از نماز فرد مجردى مى‏دانند كه شب و روز خود را به پرستش سپرى مى‏كند. ازاين‏رو، هرگاه يكى از يارانش ازدواج مى‏كرد، پيامبر (ص) «كامل‏شدن دين» او را بشارت مى‏دادند و همواره، اين توصيه را به جوانان مى‏فرمودند: «هر كه دوست دارد خدا را پاك و پاكيزه ملاقات كند، درحالى‏كه زن دارد، خدا را ملاقات كند.»

3- 2- 1 سلامت جامعه انسانى‏

گسترش فرهنگ ازدواج سلامت جامعه را در پِى دارد و اگر پيوند زناشويى برچيده شود، ناراحتى‏هاى اجتماعىِ فراوانى جامعه را فرامى‏گيرد؛ چون، شخص مجرد مسئوليت اجتماعى‏ را نمى‏پذيرد. اما كسى‏كه ازدواج كرده است، به نقطه‏اى اتكا دارد و در حفظ اين حريم مى‏كوشد. او ناچار است كه از زندگىِ خود مراقبت‏ كند، بر سلامت آن بكوشد و كارى نكند كه خانواده‏اش ناراحت شوند. ازاين‏روست كه بسيارى از مؤسّسات، در حين استخدام، شرط متأهل‏بودن را قرار داده‏اند. پس، ازدواج مى‏تواند وسيله‏ پيشگيرى‏ از تخلّفات اجتماعى باشد.

4- 2- 1 ايجاد نسلى صالح‏

ادامه نسل و نوع آدمى و ايجاد نسلى صالح، از آثار همدمى و پيوند دختر و پسر جوان است؛ دراين‏باب، محمد مصطفى (ص) مى‏فرمايند: «چه چيزى مؤمن را از انتخاب همسر باز

مى‏دارد؟ هر آينه در پرتو ازدواج، خداوند، فرزندى را به او ببخشد كه زمين را با شعار لا اله الا اللَّه‏ سنگين كند.»

بيشترِ جوانان به‏دليل‏ واهمه‏ از دشوارىِ اداره كامل زندگى، ازدواج را به‏تأخير انداخته‏اند تا پس از جمع‏آورى و اندوختن مال و اطمينان كامل، گام پيش نهند؛ اما اغلبِ اين دغدغه‏ها روا نيست. با حداقل‏ ها نيز مى‏توان آغاز كرد و رزق و روزى، در گروِ ازدواج‏ است: «خانواده تشكيل دهيد كه براى شما روزى‏ آور است» نبىّ رحمت در كلام شيرين ديگرى مى‏فرمايند: «با زنان ازدواج كنيد كه آنان، ثروت و روزى مى‏آورند.»

سخنان مذكور اميدآفرين‏ ترين جملاتى است كه جوان با الهام از آن‏ها، جرأتِ تصميم مى‏يابد و نيرويش را به تحركِ مضاعف وامى‏دارد تا در سايه فضل و لطف الهى، زيستنى سرشار از صفا و زيبايى را بنيان نهد. بشارت نهايى نيز از جانب پروردگار (عز) است: «اگر تنگ‏دست‏اند،خداوند آنان را از فضل خويش بى‏نياز خواهد كرد و خدا گشايش‏بخشِ داناست.»

جوانى خدمت پيامبر (ص) آمد و اظهار نياز كرد. رسول خدا (ص) به او پيشنهاد ازدواج‏ فرمودند. آن جوان از اينكه دوباره نزد رسول خدا (ص) برود و درخواست خويش را عنوان كند، شرم كرد. درآن‏حال، مردى از انصار او را ديد و گفت: «دختر خوش‏چهره‏اى دارم ... مى‏خواهم او را به ازدواجِ تو درآورم.» آن جوان با دخترِ آن مرد انصارى ازدواج كرد و در پرتو اين پيوند، رحمت الهى بر زندگى‏شان سايه افكند و گشايش و وسعتى در زندگى زناشويى‏شان فراهم آمد. روزى آن جوان خدمت پيامبر خدا (ص) آمد و او را از ماجراى خويش آگاه كرد. پيامبر (ص) پس از شنيدن ماجراى شيرين اين جوان، فرمودند: «جوانان، بر شما باد كه ازدواج كنيد.»

قفل 2. «با چه كسى ازدواج كنم؟» (در انتخاب همسر، چه معيارها و خصوصياتى را در نظر بگيرم؟)

 

كليد 2. «در انتخاب همسر دقت كنيد.»

دقت در انتخاب همسر، ضرورت‏ است و مسامحه و بى‏توجهى در آن، پشيمانى‏ به‏بار خواهد آورد. بى‏شك، صفاتى نظير فاسق‏بودن، بى‏عفتى، فحاشى، بداخلاقى و حماقت گزينه‏هاى ممنوع‏اند، اما گزينه‏هاى مثبت نياز به‏توضيح بيشترى دارند. درنظرگرفتنِ معيارها و خصوصيات زير، در گزينش همسر، لازم است:

1- 2 دين‏دارى‏

همسر دين‏دار انتخاب كنيد؛ زيرا، دين‏دارى دختر و پسر جوان، حفظ حريم عفت، حيا، نجابت و غيرت را در پِى خواهد داشت. جوانى نزد پيامبر (ص) آمد و از وى درباره ازدواج رهنمود خواست.رسول خدا (ص) فرمودند: «آرى، ازدواج كن و بر تو باد كه همسرى دين‏دار انتخاب كنى.»

پيامبر (ص) درباره گونه‏هاى انتخاب همسر توسط برخى از مردم، چنين بيان داشتند: «برخى براى انتخاب همسر، به مال يا دين يا زيبايى يا به‏حسَب‏ونسَبِ او توجه دارند؛ اما بر شما باد كه با دين‏داران ازدواج كنيد.»

هم‏ايشان همسرگزينى بر محور ثروت يا زيبايى و منهاى دين‏دارى را نهى كرده‏اند: «هر كه با زنى براى مالش ازدواج كند، خداوند او را به مال وى‏ واگذار خواهد كرد و هر كه با او براى زيبايى‏اش ازدواج كند، در او چيزى كه خوشايند نيست، خواهد ديد و هر كه با وى براى دينش ازدواج كند، خداوند تمام اين مزايا را براى او جمع خواهد كرد.»

صيد دين كن تا رسد اندر تَبَع‏

 

حُسن و مال و جاه و بختِ مُنْتفَع‏

     

2- 2 اخلاق پسنديده‏

به اخلاق مطلوب خود توجه كنيد؛ زيرا، شيرازه استحكام‏ زندگى زناشويى اخلاق است و سوءاخلاق به‏حكم تجربه، بى‏احترامى‏ها و نامهربانى‏هايى را در پِى دارد و فروغ محبت را خاموش خواهد ساخت. محمد مصطفى (ص) مى‏فرمايند: «هرگاه براى دختر شما خواستگارى آمد كه دين و اخلاقش را مى‏پسنديد، قبول كنيد؛ وگرنه، فتنه و فساد در جامعه، بسيار مى‏شود.»

3- 2 اصالت خانوادگى‏

به‏دليل‏ تأثيرپذيرىِ انكارناپذير دختر و پسر از خانواده و محيط رشد، اصالت خانوادگى تعيين‏كننده است. ازاين‏رو، در كلام پيامبر (ص) چنين آمده است: «با فلان گروه ازدواج كنيد كه مردانشان عفت دارند، پس زنانشان هم عفيف هستند؛ و با آن گروه ازدواج نكنيد كه مردانشان بى‏عفتى پيشى كرده‏اند و زنانشان هم بى‏عفت شده‏اند.»

ايشان، همچنين، از ازدواج با سبزه‏ اى‏ كه در لجن‏ زار روييده شده، پرهيز داده است و در پاسخ، سبزه لجن‏زار را اين‏گونه معرفى مى‏كند: «زن زيبايى كه در مكان و خانواده فاسدى باشد.»

4- 2 همتايى (كفْوِ همديگر بودن)

هماهنگى، هم‏گرايى، تناسب و سنخيت روحى و اخلاقى و جسمىِ دختر و پسر، ضرورتى است براى پايه‏گذارى و استمرارِ زندگىِ استوارتر، پرثمرتر و لذّت‏بخش‏تر. رسول خدا (ص) مى‏فرمايند: «به همتايان خود زن بدهيد و از همتايان، همسر بگيريد.»

همتايى‏ گونه‏ هاى مختلفى‏ دارد: همتايى دينى، فرهنگى، اخلاقى، علمى، جسمى، زيبايى، سنّى، مالى، خانوادگى، اجتماعى، روحى و روانى. نبىّ رحمت (ص) مؤمنان را هم‏شأن و همتاى هم مى‏دانستند و خودشان زيدبن‏حارثه را با زينب، دختر جحش، و مقدادبن‏اسود را با ضباعه، دختر زبيربن‏عبدالمطلب، تزويج كردند؛ زيرا در نگاه ايشان، بهترين شرافت، ايمان‏ بود

و تناسب در آن‏، در نظر آن حضرت، جايگاه خاصى داشت‏  و بر گونه‏هاى ديگر مقدّم بود. داستان ازدواج‏ جوَيْبر و ذلفا، بيان ديگرى از اين انديشه نبوى است:

جويبر، مردى سياه‏پوست و فقير از اهل يمامه بود كه به حضور پيامبر (ص) شتافت و بااشتياق، اسلام آورد. حضرت به او تفقد كرده و لباس و غذاى او و «اصحاب صُفّه» را فراهم مى‏كردند. روزى پيامبر (ص) نگاهى به جويبر كردند و فرمودند:

- جويبر، چه خوب بود كه همسرى اختيار مى‏كردى تا شهوت خود را كنترل كنى و نيز در امور دنيا و آخرت، شريكى داشته باشى.

- اى پيامبر خدا، پدرم و مادرم فدايت! كدام زن حاضر است به همسرىِ من تن در دهد؛ نه حسَب‏ونسَبى دارم و نه مال و جمالى؟

- اى جويبر، خداوندِ جهان به بركت دين اسلام، كسانى را پَست كرد كه در جاهليت شرافت‏داشتند و كسانى را شرافت داد كه پَست بودند. امروز، همه مردم، اعم از سفيد، سياه، قريش، عرب و عجم، برابرند و همه، فرزندان آدم هستند و آدم هم، از خاك آفريده شده است. جويبر، من براى هيچ‏كدام از مسلمانان، نسبت به ديگرى، فضيلتى نمى‏بينم؛ جز براى آن‏كه تقوا و فرمان‏بُردارى‏اش در پيشگاه خدا بيشتر باشد .... هم‏اكنون نزد زيادبن‏لبيد كه شريف مردم قبيله بنى‏بياضه است، مى‏روى و به او مى‏گويى كه رسول خدا مرا فرستاده و دستور داده است كه دخترت، ذلفا، را به عقد جويبر درآورى.

جويبر نيز با خوشحالى به سوى خانه زياد روانه شد. وقتى وارد منزل او شد، گروه زيادى از بستگان وى گِردش نشسته بودند و گفت‏وگو مى‏كردند. جويبر اجازه ورود خواست و پيام نبىّ خدا را به زيادبن‏لبيد ابلاغ كرد: «رسول خدا (ص) پيغام داده است كه ذلفا را به عقد من درآورى.» زياد با تعجب پرسيد: «آيا پيامبر خدا، تو را براى ابلاغ اين پيام فرستاده است؟» جويبرپاسخ داد: «آرى؛ من سخن دروغ به رسول خدا نسبت نمى‏دهم.» زياد گفت: «ما دختران خود را به اشخاصى كه هم‏شأن ما نيستند، تزويج نمى‏كنيم. برگرد تا خود نزد پيامبر بيايم و عذرم را بگويم.»

جويبر با ناراحتى بازگشت. درآن‏حال، ذلفا نزد پدر آمد و پرسيد:

- پدرجان، چه گفت‏وگويى با جويبر داشتى؟

- آمده و مى‏گويد كه پيغمبر مرا فرستاده تا ذلفا را با من تزويج كنى!

- به‏خدا جويبر دروغ نمى‏گويد. كسى را بفرست تا پيش از آنكه جويبر نزد رسول خدا برود، او را برگرداند.

زياد بى‏درنگ جويبر را از ميانِ راه برگردانيد و احترامش كرد و گفت: «اينجا باش تا من برگردم.» و آنگاه خود به محضر رسول خدا (ص) رسيد و گفت: «پدر و مادرم به‏فدايتان! جويبر

حامل پيامى از سوى شما بود. ما طايفه انصار، دختران خود را جز به افراد هم‏شأن خود، تزويج نمى‏كنيم.» پيامبر (ص) پاسخ دادند: «اى زياد، جويبر مردى با ايمان است؛ مرد مؤمن، هم‏شأن زن مسلمان است. دخترت را به همسرىِ جويبر درآور و از دامادى او ننگ مدار!»

زياد به خانه برگشت و گفته‏هاى ايشان را به اطلاع دختر رسانيد. ذلفا نيز ضمن خرسندى از پيشنهاد رسول خدا (ص)، به پدر چنين گفت: «پدرجان، اين را بدان كه اگر از فرمان پيامبر خدا سرپيچى كنى، كافر خواهى شد.»

پس از آن، زيادبن‏لبيد دست جويبر را گرفت و او را به‏ميان بزرگان قوم خود آورد و ذلفا را به ازدواج او درآورد. مهريه و جهيزيه عروس را نيز شخصاً به‏عهده گرفت و به‏دليل تنگ‏دستىِ داماد، خود، خانه‏اى با وسايل زندگى تهيه كرد و به وى اختصاص داد و بدين‏گونه، ذلفا به همسرى جويبر درآمد.

5- 2 زيبايىِ همسر

معيار زيبايى در شيرينى‏ و صفاى زندگى‏ مؤثر خواهد بود  و لازم است زن و مرد يكديگر را از نظر اندام، چهره و شكل ظاهرى بپسندند. پيامبر اكرم (ص) فرموده‏اند: «إنّ مِنْ سعاده المرء المسلم ... المراه الجملات ذات دين‏» (/ از سعادت‏ مسلمان اين است كه همسرى زيبا و دين‏دار داشته باشد.)

قضاوت درباب ميزان زيبايى، معيارِ معيّن و قانون استانداردى ندارد؛ بلكه تاحدودى به‏ سليقه افراد بستگى دارد: ممكن است فردى در نظر كسى زيبا باشد و در نظر ديگرى زشت. مى‏توان گفت، زيبايى‏ به‏اندازه‏اى‏ بايد باشد كه طرفين، همديگر را بپسندند و جذابيت كافى‏ براى همديگر داشته باشند و هر كدام، متناسب با ويژگى‏هاى خود، ديگرى را انتخاب كند. به‏عبارت‏ديگر، زن و شوهر از نظر ظاهرى نيز بايد كُفْو همديگر باشند. اگر انسانى قيافه ظاهرى‏و اندام همسرش را نپسندد و دوست نداشته باشد، ممكن است به‏طور ناخواسته، از او بهانه و ايراد بگيرد و زندگى را بر او تلخ كند.

زيبايىِ همسر در حفظ و تقويت‏ عفت و ايمان همسرش‏ تأثير دارد و اگر شخصى از زيبايى همسرش راضى باشد، چشم و فكر و عملش متوجه ديگران نخواهد شد، حسرت زيبارويانِ بيگانه را نخواهد خورد، به‏دنبال بيگانگان نخواهد رفت و به همسرش خيانت نخواهد كرد؛ مگر اينكه از فطرت انسانى خارج شده و از ايمان و عفت، بى‏بهره باشد.

به‏هرحال، زيبايى ازجمله صفات كمال است و بايد دقت داشت كه در اولويت‏بندى معيارها، زيبايى در رتبه اول قرار ندارد  و تنها اگر با معيارهاى اساسى، مثل تديّن، اخلاق، عقل و شرافت خانوادگى‏ همراه‏ باشد، ارزش خواهد داشت؛ به‏فرموده رسول خدا (ص): «نبايد حُسن چهره زن را بر حُسن دين‏دارىِ او برترى داد.» نيز، اين توصيه مهم امام‏صادق (ع) را كه‏مشابه با توصيه مذكور از جدّ بزرگوارشان (ص) است، نبايد فراموش كرد: «اذا تروج الرّجل المراه لجمالها او مالها وَكّل الى ذلك و اذا تزوّجها لدينها رزقه الله المال و الجمال.» (/ اگر مردى زيبايى يا ثروت زنى را معيار ازدواج قرار دهد، خداوند او را بدان وامى‏گذارد! و اگر براى ديانتش تزويج كرد، خداوند ثروت و زيبايىِ او را هم فراهم مى‏سازد.)

 

قفل 3. پس از ازدواج، چگونه زندگى‏مان را به‏خوبى به‏پيش ببريم؟ (چه تلاشى براى استمرارِ زندگىِ خوب با همسر بايد كرد؟)

 

كليد 3. «به زندگى، گرما ببخشيد.»

همسر خود را بزرگ‏ بشماريد. او به‏منزله‏ بال‏ شماست كه با آن، مى‏توانيد پرواز كنيد. با بزرگداشت او، بر گرما و محبت زندگىِ خود بيفزاييد.

اين آيه قرآن تأمل‏برانگيز است: «يكى از آيات الهى اين است كه براى شما، از جنس خودتان، جفتى بيافريد تا با او انس بگيريد و آرامش بيابيد و در ميان شما، دوستى و مهربانى قرار داد و در اين امر، براى افرادى كه اهل انديشه و تفكر باشند، آيات و نشانه‏هايى وجود دارد.» به‏فرموده پروردگار (عز) پيامد انس، الفت، همدلى و همزبانى با همسر، آرامش‏ است.

به‏فرموده امام‏صادق (ع): «پنج چيز است كه هر كس يكى از آن‏ها را نداشته باشد، همواره‏در زندگى‏اش نقص دارد و فكرش مشوّش و دلش نگران است: اول، سلامت جسم و دوم، امنيت و سوم، وسعت روزى است. چهارم‏، همراه‏ و مونسِ هم‏رأى‏ مى‏باشد كه همان همسر خوب و فرزند خوب و همنشين خوب است. پنجمين چيز كه دربرگيرنده همه اين خصلت‏هاست، آرامش خاطر و رفاه زندگى است.»

حضرت محمد (ص) در خانواده، مهربان‏ بودند و نسبت به همسران خود، هيچ‏گونه خشونتى روا نمى‏داشتند و اين، برخلافِ خلق‏وخوى مكّيان بود. وى به‏ حُسن معاشرت‏ با زنان، توصيه مى‏كردند و مى‏فرمودند: «همه مردم خصلت‏هاى نيك و بد دارند. مرد نبايد فقط جنبه‏هاى‏ ناپسندِ همسر خويش را در نظر بگيرد و او را [بدين‏سبب‏] تَرك كند؛ زيرا، هرگاه از يك خصلتِ او ناراحت شود، خصلت ديگرش‏ مايه خشنودىِ اوست و اين دو را بايد با هم‏ به‏حساب آورد.»

ايشان با فرزندان و فرزندزادگان خود، مهربان بودند و به آن‏ها محبت مى‏كردند: آنان را روى دامن خويش مى‏نشاندند، بر دوش خويش سوار مى‏كردند، مى‏بوسيدند و اين‏ها همه، برخلاف خلق‏وخوى رايج آن زمان بود.

دوستى همسر از اخلاق انبياست و اين دوستى را بايد به همسر اعلام‏ كرد. پيامبر رحمت (ص) مى‏فرمودند: «اين سخنِ مرد به زن خود كه «دوستت دارم‏»، هرگز از دلِ زن بيرون نمى‏رود.» خلاصه اينكه نيكى‏كردن باعث‏ تصرف دل‏ ها مى‏شود. پس، به همسر خود مهر بورزيد و به او وفادار باشيد و گره‏هاى كوچك و بى‏اهميت زندگى را ناديده بگيريد.

 یازهرا

التماس دعا



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:ازدواج خوب؛ سه قفل, سه كليد, ,ساعت 13:29 توسط سید محمد حسینی| |


Power By: LoxBlog.Com